English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3638 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
capitalist countries U کشورهای سرمایه داری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
first world U کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
Other Matches
collapse capitalism U فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
capitalism U کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
capitalism U سرمایه داری
anti capitalist U ضد سرمایه داری
mixed capitalism U سرمایه داری مختلط
bourgeoisie U سرمایه داری بورژوازی
capitalist system U نظام سرمایه داری
capitalistic U منسوب به سرمایه داری
capitalism U رژیم سرمایه داری
precapitalism U پیش از سرمایه داری
black capitalism U سرمایه داری سیاه
industrial capitalism U سرمایه داری صنعتی
advanced capitalism U سرمایه داری پیشرفته
precapitalism U ماقبل سرمایه داری
capitalization U اعمال سیستم سرمایه داری
laws of motion of capitalism U قوانین حرکت سرمایه داری
bourgeoisie U سرمایه داری حکومت طبقه دوم
free enterprise U رقابت ازاد درسیستم سرمایه داری
stagnation thesis U تز انحطاط و ورشکستگی رژیم سرمایه داری
developed countries U کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
advanced countries U کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
dude ranch U گله داری واسب سواری وحشم داری
developing countries U کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
statecraft U کشور داری ملک داری
You deserve it. U حق داری ( استحقاق آنرا داری )
supply price of capital U قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock U سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
disinvestment U سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
capitalization U تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
financier U سرمایه دار سرمایه گذار
financiers U سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
marginal utility of capital U مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
registered capital U سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
poor countries U کشورهای فقیر
developed market economy countries U کشورهای مرفه
allied U کشورهای هم پیمان
less developed contries U کشورهای کم رشد
free world U کشورهای غیرکمونیست
uncomitted countries U کشورهای غیرمتعهد
overseas U کشورهای بیگانه
industrial nations U کشورهای صنعتی
backward countries U کشورهای عقب مانده
developing countries U کشورهای در حال توسعه
development countries U کشورهای قابل توسعه
retarded countries U کشورهای عقب مانده
The English speaking-countries. U کشورهای انگلیسی زبان
federalization U تشکیل کشورهای متحد
internationals U مربوط به کشورهای مختلف
international U مربوط به کشورهای مختلف
Underdeveloped ( backward) countries . U کشورهای عقب افتاده
underdeveloped countries U کشورهای توسعه نیافته
the united states of america U ایالات یا کشورهای متحدامریکا
allied headquarters U قرارگاه کشورهای هم پیمان
third world countries U کشورهای جهان سوم
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
pan americanism U طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
overseas income U درامد از کشور یا کشورهای خارجی
OPEC U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
commonwealth games U جام کشورهای مشترک المنافع
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federated U تشکیل کشورهای متحد دادن
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
reactions from abroad U واکنش مردم در کشورهای خارجی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
commonwealths U کشورهای مشترک المنافع جمهور
federate U تشکیل کشورهای متحد دادن
federating U تشکیل کشورهای متحد دادن
OAS U مخفف سازمان کشورهای امریکایی
commonwealth U کشورهای مشترک المنافع جمهور
federates U تشکیل کشورهای متحد دادن
organization of petroleum exporting cont U سازمان کشورهای صادرکننده نفت
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
isolationist U طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
country file U را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
trade follows the flag U تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
oil rich countries U کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
seato forces U نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
pax britannica U اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
Comparison with other countries is extremely interesting. U مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
satellite U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellites U ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
enclaves U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
enclave U ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. U در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
nordic council U فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
blind man's buff U از من داری
grittiness U شن داری
tensility U کش داری
wet storage U تر داری
bigamy U دو زن داری
serrulation U دندانه داری
quartermasters U سررشته داری
thrift U خانه داری
retenv U خود داری
rhythmicity U نواخت داری
quartermaster U سررشته داری
self restraint U خود داری
menage U خانه داری
lucubration U شب زنده داری
angularity U زاویه داری
patchiness U وصله داری
vigils U شب زنده داری
notbility U خانه داری
wake U شب زنده داری
non commital U خود داری
waked U شب زنده داری
wakes U شب زنده داری
treasury U خزانه داری
slaveholding U برده داری
spinosity U سیخ داری
leasing U اجاره داری
blind mans buff U ازمن داری
bulkiness U تنه داری
bulkiness U جثه داری
treasury general U خرانه داری کل
pernoctation U شب زنده داری
tresury general U خزانه داری کل
trusteedhip U امانت داری
continenece U خود داری
conchiferous U داری صدف
viscosity U شیره داری
trusteeship U امانت داری
cellarge U حق انبار داری
treasurership U خزانه داری
bean caper U پیرسن داری
abstinence;or abstinency U خود داری
stigmatism U خال داری
incumbency U عهده داری
household art U هنرخانه داری
house work U خانه داری
fisk U خزانه داری
angularity U گوشه داری
angulation U زاویه داری
dry storage U خشک داری
bank protection U ساحل داری
creaminess U خامه داری
night waking U شب زنده داری
housekeeping U خانه داری
vigilance U شب زنده داری
bursary U خزانه داری
bursaries U خزانه داری
altruism U همگونه داری
communism U مردم داری
sang-froid U خود داری
sang froid U خود داری
slavery U برده داری
farming U مزرعه داری
tenancies U اجاره داری
tenancy U اجاره داری
wakefulness U شب زنده داری
tenure U اجاره داری
vigil U شب زنده داری
refusals U خود داری رد
charges U عهده داری
charge U عهده داری
fasting U روزه داری
leasehold U اجاره داری
Exchequer U خزانه داری
refusal U خود داری رد
How old are you?Whats your age? U چند سال داری ؟
home economics U اقتصاد خانه داری
explicit rent U اجاره داری کردن
keepworthy U قابل نگه داری
land tenure U اجاره داری زمین
to rule the roast U اختیار داری کردن
attorn U اجاره داری کردن
bailment U امانت داری سمساری
baby-sitting U بچه داری کردن
baby-sits U بچه داری کردن
baby-sit U بچه داری کردن
baby-sat U بچه داری کردن
baby sit U بچه داری کردن
refrainment U خود داری اجتناب
To keep late nights [hours] شب زنده داری کردن
light housekeeping U کارهای خانه داری
keep house U خانه داری کردن
Recent search history Forum search
1 want to have chat on video cam? i have a girlfriend, can she join us?
1popsicle
1Waste of time & money if you can't man
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1What are you doin now ?
1چوپان
1offshoring
1BPSD
1من که ایران هستم . چطوری منو دوست داری
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com